جستجو
-
۱تصویر
صلح نامه اسکندر خان یاور و دیگران، ۱۳۱۸ ق
صلح نامه پنج ساله مقرب الخاقان معتمد السلطان حاجی اسکندر خان یاور با حاجی اسماعیل (وکالتاً از طرف زوجه خود و از طرف عظمت خانم)، محمد سلطان (وکالتاً از طرف زوجه خود)، سلطان بیگم خانم (به قیمومت از طرف میرزا ابوتراب خان)، و فاطمه خانم (عیال کربلایی محمد علی) در خصوص تمام منافع یک دانگ الا یک پانزده از شش دانگ قریه ورقه از محال هشترود به همراه منافع شش دانگ آسیاب همان قریه برای هر سال چهارده خروار غله که دو حصه گندم و یک حصه جو به وزن هزار مثقال جدید که در محل سال به سال به گماشتگان موجرین داده شود. همچنین در قرارداد آمده است مالیات دیوانی دخلی به عین مستاجره ندارد و مال طلق میرزا ابوتراب خان...
-
۱تصویر
نامه
محتوای نامه به شرح زیر است: اشاره به ملاقات با ملک خان یاور و فتح الله خان سرهنگ برای گرفتن حکم مخاطب؛ در باب سربازگیری و مشکل مالیات و عوارض در صورت گرفتن سرباز داوطلب؛ فرار سربازان و سایر مطالب.
-
۲تصویر
نامه از منتصرلشکر
نامه با مهر مهدی منتصر لشکر در پشت، که محتوای آن به شرح زیر است: از مخاطب میخواهد از بردن اسکندر، رعیت عمید لشکر، از قریه زاویه خودداری کند که موجب کدورت فامیلی میان نویسنده، مخاطب و نورچشمی عمید لشکر خواهد شد؛ اگر اسکندر میخواهد کوچ کند، مخاطب نباید باعث آن باشد. در پشت نامه دستخط دیگری منکر بردن اسکندر شده و توصیه کرده از کربلایی محمد علی تحقیق شود.
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
خطاب به عمید لشکر، احتمالا از منتصر لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: خبر گرفتن نامه از عمید لشکر و خانه؛ سؤال درباره درس خواندن او؛ سؤال درباره مشهدی بیرامعلی و اینکه از او بخواهند از بچهها خوب و درست مراقبت کند؛ سؤال درباره فرستادن آرد توسط حاجی خان، و خرید گندم و آرد کردن آن؛ رسیدگی به درس بچهها؛ از پاسخ ندادن افتخارالدوله به نامهاش تعجب کرده و جویای حال اوست؛ درباره برات و مواجب همان سال که نزد میرزا سید محمد خان عزت دفتر است و سفارش در تمام کردن هر چه زودتر لیست براتها که نزد افتخارالدوله است و ارسال آنان؛ نگرانی از بابت تاخیر در ارسال براتها، جمع آوری مالیات اردبیل، و فرستادن...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
خطاب به معتمد السلطان نورچشم مکرم مهربان عمید لشکر [احتمالا میرزا ابوتراب خان]؛ درباره فرستادن برات مواجب مخاطب در ۱۲ محرم به آقای افتخار تا مهر زده برای آنان بفرستد؛ در اردبیل دیگر مالیاتی نمانده و وصول برات به همین دلیل مشکل می شود و سفارش مؤکد در پیگیری و عدم کوتاهی مخاطب در این خصوص؛ سفارش در کمک گرفتن از میرزا حمید خان و درخواست فرستادن برات ها همراه با برات ورثه کلب حسین خان؛ خبر رسیدن قبض میرپنجه و وصول وجه آن و فرستادنش برای مخاطب؛ ابلاغ سلام به والده و همشیره ها؛ سؤال درباب حضور [ناخوانا] خان یاور و بهمن خان سلطان و رساندن کاغذ آنان.
-
۲تصویر
نامه به عمید لشکر
خطاب به عمید لشکر، احتمالا از منتصر لشکر؛ درخصوص دریافت کاغذ و پاکت و براتها و لباس در قریه نظر کهریزی، اظهار خوشحالی از سلامتی خانواده، تقاضای فرستادن برات مواجب بابا خان، درباره علت عدم وصول براتهای پیچی ئیل و وعده وصول براتهای همان سال به زودی؛ مالیات در دست نویسنده است و از این بابت نگرانی وجود ندارد، درباره گرفتن کاغذ غله از شاهزاده، به علت دوری نویسنده از او هنوز موفق به گرفتن نشده؛ سفارش به مخاطب برای ملاقات با محتشم دیوان و بشارتالدوله در تبریز در خصوص محل غلهاش که هشترود است؛ نویسنده در آنجا ملک و دیوان بدهی دارد؛ گرفتن برات برای هشترود، اشاره به تدارکات زمستان و فرستادن یک...
-
۱تصویر
نامه به عمید لشکر
نامه احتمالا از منتصرلشکر که محتوای آن به شرح زیر است: احوالپرسی و ابراز نگرانی از بابت ننوشتن نامه، درخواست برای نوشتن نامه و دادن خبر سلامتی خود و متعلقان به تفصیل؛ درخواست رفتن مخاطب نزد حاجی سطوة السلطنه و سؤال درباره احضار فوج قهرمانیه به تبریز؛ نگرانی از بابت وضعیت شهر و تأخیر در ارسال برات مواجب و نگرانی از وصول آن به دلیل باقی نماندن مالیات اردبیل؛ در مورد نوشتن قبض مواجب ورثه مرحوم میرزا عبدالعلی: منتصرلشکر، عمید لشکر، زین العابدین، حسن، و بیگم؛ و همینطور مواجب ورثه کلب حسین خان؛ ابلاغ سلام به والده و همشیرهها؛ از مخاطب خواسته به کسی از خانه مخاطب و خانه نویسنده اجازه داده نشود...
-
۶تصویر
نامه دختر عبدالحسین خان به عمید لشکر
پاکت با مهر صبیه عبدالحسین خان و خطاب به عمید لشکر؛ دو برگ نامه، هر دو با مهر صبیه عبدالحسین خان، که محتوای آنها به شرح زیر است: احوالپرسی و اظهار خوشحالی از سلامتی مخاطب؛ اشاره به فرستادن نامه از طریق حقوردی؛ خبر تقاضای طلب از طرف عمید سلطان و گلایه از مخاطب که اگر نمیتواند به او از بابت این امورات اجازه دهد، اطلاع دهد تا تکلیف خود را معین کند؛ اشاره به رعیت که تخم میخواهند و حبیب الله خان گفته فقط میتواند رعیت خود را مواظبت کند؛ اگر مخاطب میل سرپرستی داشته باشد طلب را داده و قطع گفتگو میکرد؛ اینکه نویسنده دیگر اعتباری ندارد تا کسی چیزی به او بدهد و هر چه داشته به عمید لشکر منتقل...
-
۳تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه و پاکت خطاب به عمید لشکر [میرزا ابوتراب]، پاکت مهر مهدی منتصر لشکر را دارد؛ درباره فرستادن نامه و احوالپرسی؛ فروش براتها در تبریز به دلیل اینکه وقت گذشته و مالیات اردبیل تمام شده، اگر نتوانستند بفروشند حواله اردبیل گرفته بفرستند تا با خود وزیر کاری بکنند؛ سفارش سرکشی به خانه و درس و مشق بچهها؛ و عرض سلام به والده.
-
۲تصویر
نامه منتصر لشکر به عمید لشکر
نامه خطاب به نورچشمی عمید لشکر [میرزا ابوتراب]، با مهر و امضای منتصر لشکر، که محتوای آن به شرح زیر است: اشاره به دریافت نامه مخاطب از طریق مشهدی بیرامعلی؛ صدور براتها در چهاراویماق؛ در خصوص اینکه پول ندارد و اینکه مخاطب به تدبیر نویسنده عمل نکرده و به تبریز رفته است؛ بیست روز تمام در ولی حسن ناخوش بستری بوده؛ دو روز است به احمد آباد آمده، قصد دارد نزد صولة السلطنه رفته و بگوید سرگردان است و محل سکنا ندارد و تبریز هم به جز صدمه ثمری ندارد؛ فرستادن پنج خروار و دو من گندم از ولی حسن و خواسته آن را فروخته کرایه را بدهند و باقی را خرج کنند و گلایه از گرانی کرایه و ارزانی گندم؛ آمدن امینالشرع...